۱۳۹۰ مرداد ۱۰, دوشنبه

به این میگن نوعی جنون





من که دوست دارم فقط نمی خوام هیچی من ازت!
ولی وقتی دلتنگتم بسازم ترانه واست!
من که دوست دارم زیاد کاشکی قلبت منو بخواد،
بی تو پوچه این جاده ها می شم همراه اشکُ باد!

با تو میشه سختی آسون وا میشه در آسمون،
تنها داشتم ، دوست داشتنت به این میگن نوعی جنون!

وقتی چشمام تو رو شناخت این دل بازی نکرده باخت،
با تو رد شد از هر حصار ، با تو هزار ترانه ساخت!
میشه بی معنی با تو غم ، هر موقع غرق ِ یادتم،
تو به من آرامش میدی با تو ندارم هیچی کم !

طلوع کردی توی شبام شدی یک رویا تو برام،
تا ندونم حست چیه خونه ی اشک این چشام!
دلم می خواد با تو بگم هر چی حرفِ توی دلم،
اینکه دست خودم نبود اینکه بدجور دوست دارم!

با تو میشه سختی آسون وا میشه در آسمون،
تنها داشتم ، دوست داشتنت به این میگن نوعی جنون!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر